1397-04-02

ارزیابی وضعیت و رتبه‌بندی شرکت‌های فعال در کشور همواره به عنوان یکی از دغدغه‌های مهم در توسعه خدمات تامین مالی و اعتباری در کشورها محسوب می‌شود. از سوی دیگر تعدد اجزاء و عوامل موثر بر موفقیت شرکت‌ها موجب می‌شود عوامل و شاخص‌های ارزیابی و مدل‌های رتبه‌بندی مربوطه از پیچیدگی خاصی برخوردار شوند. از همین‌رو تاسیس و راه‌اندازی موسسات رتبه‌بندی اعتباری به عنوان یکی از نهادهای مالی مورد نیاز از جمله مقولاتی است که تحقق آن می‌تواند کمک قابل‌توجهی را در جهت توسعه کسب و کارها ایفا نموده و می‌تواند به عنوان مبنایی برای تعیین شرکت‌های نمونه و اعمال نظارت و اعطای امتیازات لازم به ایشان مورد استفاده قرار گیرد. در صورتی‌که فقدان چنین سازوکاری موجب خواهد شد تا رویکردهای قضاوتی و عامل انسانی در ارزیابی شرکت‌ها مدنظر قرار گرفته و از کارایی و اثربخشی استراتژی‌های توسعه بکاهد. موسسات رتبه‌بندی اعتباری به عنوان یکی از نهادهای مالی زیرساختی در توسعه بازارهای سرمایه محسوب می‌شوند که می‌توانند زمینه توسعه سریع‌تر بازارهای سرمایه را فراهم نمایند. با توجه به کارکرد مهمی که این موسسات در زمینه تامین اطلاعات مورد نیاز سرمایه‌گذاران و رفع عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه ایفا می‌کنند، راه‌اندازی این نهاد مالی در بازار سرمایه با در نظر گرفتن ضرورت‌های وجودی آن در بازار سرمایه کشور ضروری به نظر می‌رسد. در این راستا در این مقاله ضمن اینکه در خصوص تعریف و نقش رتبه‌بندی اعتباری سوالاتی مطرح شده، به برخی از عوامل موثر بر راه‌اندازی این نهاد مالی نیز پرداخته و سپس به جایگاه رتبه‌بندی اعتباری در بازار سرمایه نگاهی انداخته شده است.

ارزیابی وضعیت و رتبه‌بندی شرکت‌های فعال در کشور همواره به عنوان یکی از دغدغه‌های مهم در توسعه خدمات تامین مالی و اعتباری در کشورها محسوب می‌شود. از سوی دیگر تعدد اجزاء و عوامل موثر بر موفقیت شرکت‌ها موجب می‌شود عوامل و شاخص‌های ارزیابی و مدل‌های رتبه‌بندی مربوطه از پیچیدگی خاصی برخوردار شوند. از همین‌رو تاسیس و راه‌اندازی موسسات رتبه‌بندی اعتباری به عنوان یکی از نهادهای مالی مورد نیاز از جمله مقولاتی است که تحقق آن می‌تواند کمک قابل‌توجهی را در جهت توسعه کسب و کارها ایفا نموده و می‌تواند به عنوان مبنایی برای تعیین شرکت‌های نمونه و اعمال نظارت و اعطای امتیازات لازم به ایشان مورد استفاده قرار گیرد. در صورتی‌که فقدان چنین سازوکاری موجب خواهد شد تا رویکردهای قضاوتی و عامل انسانی در ارزیابی شرکت‌ها مدنظر قرار گرفته و از کارایی و اثربخشی استراتژی‌های توسعه بکاهد.


نویسنده: دکتر موسی احمدی


دانلود کامل این مقاله :